گوش را که به گوشی تو می دهم

یعنی داده ام

به دلمه ای که تخمهایش را ریخته است

در سالادی که سالهای متمادی در امتدادش می آمد

اینک تشتم پر از زرهای تست

و چه شیرین است اینگونه کوه کندن در فرهاد تو

 و تو عمیقاً بوس را بر لوسهای من می کنی

و چنین می گوئی که ایشتار تر از هر زن دیگرم

تو خواب مرا تعبیر می کنی و من تو را

بر تختی چنان لخت

که چشمهایمان را تقسیم می کند

میان شکلهایمان        در شمایل شتری که بر روی لبهایمان می خوابد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد