تقدیم به نسیم خسروی


در پی دستگیری نسیم خسروی یکی از اعضای کمپین یک میلیون امضاء


این شعر را موسا بندری تقدیم به او می کند.



حالا او در خانه مکعبی جدول است



او احترام خاصی قائل بود به قانون راهنمایی و رانندگی


به گواهینامه شناسنامه حتی به کارت ملی


و به دست هایی فکر می کرد که خطوط را مشخص می کنند



و او زنانگی اش را نه اینکه


و نه اینکه به مرد بگوید نه اینکه


اعتراض او به چیزی است مثل خط



خطی بوسه اش را دو نیمه می کند


نیمیم ز ترکستان نیمیم همه در دانه


من هم نگاه می کردم اگر اشتباه نکرده باشم از پنجره آشپزخانه شان


و نگاه می کردم به کلاغی گو این که گفت و گویی هم نبود


و نبود در چشمانش پنجره ای که چنین یا دری که چنان


چنان بلندش کرد از زمین و زمین خوردن در همین حوالی ها


تو نیمی از منی و من همه توام این است قانون موتور سیکلتی که بر پستان سفیدش تک می زند


و همه تو از قرض و قوله ها که بگذریم و بگذریم از همین خط کشی


که این خیابان بنام چه کسی کرده اند



او که کسی را نکشته بود و نه کشته بود او بخاطر چشمانش


و بخاطر چشمانش به که باید بگویم بگویی بگوید


بگوید که او تنها به خط ها فکر می کرد و دست ها که مشخص می کنند


و شخصاْ احترام خاصی قائل بود به آیین نامه رانندگی آدرس و پست هر روز کلاغ


حالا بنشین جدول حل کن و حل کن چای نسکافه و پکی به سیگار


بزنیم آخ نزنیم توی سر خود و توی دل دل دل می کنی


و ما در رفتیم از کجا و تا بکی بماند


و بماند ای عزیز عمرت صد سال سیاه هم که باشد نه


و اعتراض داشت به چیزی مثل و گفت نه


و نه خطی که بوسه اش را دو نیمه می کند


و دو نیمه می کند برق چشمانش امضایی که روی پوست کسی که ما او را زن می شناسیم


و زنانگی اش نه این که


و نه این که به مرد گفته باشد من کسی را حتا نکشته ام


و نه کشته چشمانش هستم


نظرات 7 + ارسال نظر
رویای خاکستری یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام عزیزم. خوبی؟
وبلاگت زیباست. تبریک می گم بهت.
موفق باشی

دختر رویدری یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:31 ب.ظ http://2khtarrooydre.blogfa.com/

سلام
خسته نباشید
تشکر از زحمات شما
قشنگ بود
در پناه حق .

دلا دوشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ب.ظ

سلام بر شما
به امید ازادی ایران از جهل و دیکتاتوری و بهروزی شما با افکار روشنتان و تبریک به موسای عزیز با این شعر سنگین و احساس مسئولیت راه هتان بر دوام باد

مهلا پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.mehla65.blogfa.com

سلام زهرا خانم
شعرزیبایی بود..ازخواندنش لذت بردم..
من میخوام شمارابه یه بازی دعوت کنم..
بایداسم هفت ترانه ای که دوست داریدتوی وبتون بیارید وهفت نفرراتوی این بازی دعوت کنید..
مرسی
یاحق

لیلا دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 ب.ظ http://keydoo@yahoo.com

سلام
خوبی زهرا چه خبر
خوش اگذشتن
بابا ایول

[ بدون نام ] شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:27 ب.ظ

شما یه مشت کوته فکر هستین که فقط از روی تعصب رای می دهید. ببینید که این آقایان تا به امروز چه گلی به سر مردم این استان زده اند؟ آشوری جیره خوره سیاه پاسداران است. همه دیگه بیگرافی ایشون رو می دونن. از آقای زائری هم همین بس بگویم که ایشان از اون مغز منجمدهای جناح راست می باشند. علی سلیمانی هم یک سپاهی دیگه که هوس قدرت دارن. امام فرمودند که نظامیان از سیاست دوری کنن. اما می بینیم که همین سپاهی های سینه چاک کن بیشتر از همه طمع قدرت را دارند. من یک تحصیل کردهی بندری هستم که در کشور هلند مشغول تحصیل هستم. ملت بزرگ هرمزگان بیشتر مطالعه کنین تا همیشه با دید باز رای بدین از از روی تعصب و نا آگاهی.

وحید یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ب.ظ http://marpich.blogsky.com/

بابا دگه تحویل ناگیری...............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد